11:14

هر چه باید اتفاق می افتد

11:14

هر چه باید اتفاق می افتد

۱۷۲.

بی تو احساس خیلی بدی دارم

نمیدونم به کجا خواهم رسید

نمیدونم

شاید بع از تو فقط گفتم :

نقطه سر سطر

.

۱۷۱.

میدونی ؟

احساس من نسبت به تومثل هوای بعد از بارون میمونه

میدونی ؟

خنده هات خیلی قشنگن

کاش وقتی میخندی زمان متوقف بشه

میدونی ؟

سوختم و دوباره متولد شدم

مثل ققنوس

فقط برای تو موندم

اما تو رفتی

خیلی راحت رفتی

عیب نداره

میدونی ؟

تا ابد هم منتظرت میمونم

تو هیچوقت به این وبلاگ نخواهی اومد اینا رو نخواهی خوند

اما گاهی وقتا به چشمام نگاه کن

میدونی ؟

میدونی چقدر دوستت دارم؟

اندازه همه ستاره های اسمون!

نه کمتر و نه بیشتر !

من نه عاشق تو شدم نه اینکه بخوام با من باشی

فقط میخوام خوشبخت باشی

بخندی

و با خندهات خوشبختی رو به من هدیه کنی

خواهش میکنم ابنم برای من زیاد نبین

خواهش میکنم دوستم داشته باش

خواهش میکنم مواظب خودت باش

 

 

۱۷۰.

هیچ دلیلی نیست برای اینکه همین الان نری جلوی اینه

و به خودت چشمک نزنی

چرا نشستی منو نگاه میکنی ؟

برو جلوی اینه دیگه !

۱۶۹.

((سقوط ازاد به سمت زندگی ...))

تو راهروهای خلوت و سرد قدم میزنم

گاهی به عشق نگاهی میکنم و رد میشم

توی عمق تارکی غرق میشم

جایی که نوری نیست تا بشه باهاش زندگی کرد

عشق هم خواهد رفت ومن خواهم موند و این راهروها و نگاه پر از حسرتی که تمنای وجود عشق را دارد

میدونم اما کاری از ذستم بر نمیاد...

 

 

۱۶۸.

حالم خوب است

نگران من نباشید

فقط ...

کمی خسته ام

۱۶۷.

خیلی خوب یاد گرفتم که چطور میشه از پل عابر پیاده رد شد

حالا از خیابون برگرد

۱۶۶.

اصلا از بوی (( به به )) خوشم نیومد

از این به بعد جای ((به به)) بگویید ((پیف پیف))

با تشکر فرهنگستان ۱۱:۱۴

۱۶۵.

الان که دارم این خط ها رو مینویسم

کلی راه رفتم....

اخه وقتی ناراحت میشم راه میرم

داشتم با یکی از دوستام چت میکردم

که یکی از ایدی هایی که خودسر از چت روم اد کرده بودم پی ام داد

با این خانوم هم شروع کردیم به چت کردن

گفت که این ایدی دوستشه و برای بار اوله که با من چت میکنه

میخواست بدونه که من دوستشو چقدر میشناسم ؟

منم گفتم که زیاد نمیشناسمش فقط عکسشو از پروفایل  ایدیش دیدم ( یه عکس با مینی ژوپ یا یه چیزی کوتاه تر )

یکم که حرف زدیم پرسید که میتونه با من راحت باشه ؟

منم گفتم که اره ؟

گفت که با دوستش با هم کار میکنن

منم که دیگه نمیتونستم خودمو بزنم به اونراه قیمت پرسیدم

بعد پرسید که کی رو میخوام ؟ خودش رو یا دوستشو ؟

منم گفتم فعلا نمیشه بعدا هروقت لازم داشتم به ایدیش مسیج میگذارم ( مسیجی که هیچوقت نخواهم گذاشت  )

رفت.

--

میبینین شما رو به خدا ؟

از اینتر نت برای چه چیز هایی استفاده میکنن ؟

دارم بالا میارم !!!!!!!!!

---

 

۱۶۴.

نگاهت که میکنم حالم از خودم به هم میخوره که یه زمانی عاشقت شدم

کسی که به خودش بگه (( خوشگل ! )) بهتر از تو نمیشه ! 

حالا اگه واقعا خوش قیافه بودی روزی با چند نفر میگشتی ؟  

 

۱۶۳.

تو سیاهی شب گم میشم

مثل دود سیگار اقای راننده

سردمه

میترسم

احساس تنهایی میکنم

اقای راننده سعی میکنه از بین ماشینا راهشو پیدا کنه

میبینی ؟

همین الان چشمامو میبندم

یه نفس عمیق میکشم

بیشتر شبیه ((آه)) میموند

 

۱۶۲.

گم شدم جایی بین خواب و بیداری

کسی که دوسش داشتم هم با من غریبست

انگار که همه ماسک زده باشن

بعضیهاشون دارن به من میخندن

صدای خنده هاشون رو میشنوم

خیلی مسخرست؟

من اینجا هستم

همینجا....

از وقتی به من خیانت کرد

رنگ تمام زیبایی ها از بین رفت

و افراد بیکاری باقی موندن که موضوع جیدیدشون برای خندیدن من هستم

اگه روزی خورشید از بین رفت چی باقی میمونه ؟

چون اخرین خورشید من خیلی وقته که غروب کرده

خاک

سرما

باد سرد

عرق

زخم

خون

مرگ

و نقطه هایی که هیچوقت به اخر نمیرسن ....