11:14

هر چه باید اتفاق می افتد

11:14

هر چه باید اتفاق می افتد

۱۵۲.

دختری که میگفتم امروز داشت با یه پسر دیگه میگشت

امیدوارم داداشش باشه

 

یکی از دوستام بهم گفت که دوست پسر داره

 

خدایا خودت کمکم کن

نظرات 7 + ارسال نظر
Brightness شنبه 24 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:55 ب.ظ http://foorough.blogfa.com

ای بابا!

!

مجتبی شنبه 24 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:23 ب.ظ http://www.mehraboni13.blogsky.com

باید خدمتتون عرض کنم تقریبا باید فکر یه دوست دختر دیگه باشین.
چون در این شرایطی که شما گفتین خدا بیشتر به اون پسره کمک کرده تا شما.

وقت کردین یه سری هم به ما بزنید.

اگه اینطور باشه پسره خوشبخت ترین ادم دنیاست

نازنین شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ق.ظ http://Nazi277.PersianBlog.Com

جریان چی هست؟... بارانی باشی.

بخون میفهمی

Brightness دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:23 ب.ظ

میشه لینک منو پاک کنی؟

:)

نه

نازنین سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:22 ب.ظ http://fadaee.persianblog.com

:)

:)

ایستگاه متروک پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:01 ب.ظ http://istgaah.persianblog.com

زجه می زدم ...
همه مان زجه می زدیم
در ازلی ترین دیدارمان با نور
و تولد ، تنها شباهتمان بود
...
آمدیم
بی اختیار و سرشار
و فروختیم معصومیت را
در ازای بیگاری برای جهان
فروختیم
چه آسان !
...

از این شعرا واسه همه هست ؟

بدسکتور پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:33 ب.ظ http://badsector.blogsky.com

هر کی زد و رفت و شکست یه روز یه جا کم می اره
درکت می کنم.سخته
بهم سر بزن خوشحال می شم
بای...

امیدوارم کم بیاره پس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد