11:14

هر چه باید اتفاق می افتد

11:14

هر چه باید اتفاق می افتد

۱۴۸.

حساس شدم به اسمش

هر جا اسمشو میبینم بدون اینکه حتی فکر کنم کیلیک میکنم

 و بعد به خودم میگم نه! این نیست

نپرسین اسمش چیه ~

مثل بچه ها عاشق شدم بچه های کوچک یا نوعاشقا

اما میدونین عشق  پر دردسر ؛ پدر ادمو در میاره ؛ ادمو از کارش پشیمون میکنه؛ ادمو از زندگی سیر میکنه ؛ ادمو به بد تر از مرگ دچار میکنه ( انتظار و....) ؛ و کلی درد وبلای دیگه

اما میدونین چیه؟   قشنگه ....

--

هیچ وقت به خودم امید نمیدم که بهش میرسم

چون میدونم که نمیرسم ....

---

هنوز اد نشدم

بیشترین جمله ای که فعلا ازش میترسم :

(( من به شما به چشم یه دوست نگاه میکردم ))

برای اینکه اینو نشنوم هر کاری انجام میدم ( البته نه هر کاری ! )

پس چیزی که فکر میکنم میخواد باشم میشم

یه دوست خوب

 

نظرات 4 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:29 ب.ظ http://mymadhouse.blogsky.com

منو مردی
بگو اسمش چیه؟!

نمیگم !

Brightness چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ http://foorough.blogfa.com

حال خوبی داری

اینطور نیس؟

اگه دوسم داشته باشه آره

بایا پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:55 ق.ظ http://baya.persianblog.com

بعله قربان. تبریک عرض می‌کنم. شما عزم کرده‌اید که به ... بروید.

:))

نازنین یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:22 ق.ظ http://Nazi277.Persianblog.Com

... باز خوب است تو درگیر اسمی!
من سایه می بینم و از خود بیخود می شوم...
بارانی باشی.

چی بگم....خدا کمکت کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد